بعثت نوری بود در ظلمت راهی در برابر بیراهه هدایتی در مقابل ضلالت و سعادتی در تعارض با همه شقاوت هایی بود که روح و روان انسان ها را درتنگنا می افکند و شاهراه روشن انسانیت را به بن بست تاریک حیات حیوانی متصل می نمود.
بعثت نوری بود در ظلمت راهی در برابر بیراهه هدایتی در مقابل ضلالت و سعادتی در تعارض با همه شقاوت هایی بود که روح و روان انسان ها را درتنگنا می افکند و شاهراه روشن انسانیت را به بن بست تاریک حیات حیوانی متصل می نمود.
آثار بعثت را نمی توان برشمرد که این واقعه عظیم و سترگ به گونه ای جهان را به تحول درآورد وبشریت را در بلندای قله های عزت و شرف و رهایی نشاند و از اسارت های پیدا و پنهان آزاد کرد که تا به امروز این ثمرات تداوم داشته است و تا فرداهای تاریخ امتداد خواهد داشت و هیچ عصرو زمان و نسلی را نمی یابیم که از نتایج شگرف این حرکت الهی بی نیاز باشد.
با اذعان به این واقعیت که دامنه نگرش به آثار عظیم بعثت بسیار وسیع می باشد در برخی از آنها با بهره گیری از دیدگاه های عمیق امیرمومنان حضرت علی (ع ) تامل می کنیم .
۱) رجعت دادن انسان ها به فطرت خداجو و احیای این میثاق الهی از جمله آثار ارزشمند بعثت است .
انسان ها به طور عموم از هر نژاد و زبان و ملیت و از ابتدای خلقت با فطرت خداخواهی آفریده شده اند همچنان که قرآن کریم تصریح داد : « به آئین فطرت و دین حنیف توجه نما به آن فطرتی که خداوند تمام بشر را با آن آفریده است فطرتی که در خلقت انسان همواره ثابت است و هرگز تغییر نمی کند » . (۱ )
در علم روانشناسی این اصل به اثبات رسیده که جنبه مذهبی انسان یکی از ابعاد و جلوه های وجودی روح و روان اوست و هر کس در ژرفای وجودش به خداوند متعال گرایش و ایمان دارد و همواره او را طالب است .
بدیهی است در فراز و فرود زندگی و در اثر عوامل فکری بازدارنده انسان از توجه به هستی بخش و آفریدگار جهان و نیز دراثر موانع غفلت زایی همچون جاذبه های ثروت شهوت قدرت ریاست و مقام فطرت انسان به حالت خفتگی و غفلت می افتد. در چنین شرایطی است که ارسال رسل و کتب آسمانی توسط حضرت پروردگار و تلاش های فکری و تبلیغی و عملی پیامبران الهی فطرت ها را بیدار و به خداوند متعال متوجه می سازد.
بر این مبنا و اساس است که می توان اذعان نمود : « نهضت پیامبران برخاسته از « خودآگاهی الهی » یا « خدا آگاهی » است . این خود آگاهی ریشه اش در اعماق فطرت بشر است از ضمیر باطن سرچشمه می گیرد. هر گاه تذکری پیامبرانه شعور فطری بشر را به خالق و آفریدگارش به اصل و ریشه اش به شهر و دیاری که از آنجا آمده و یک آشنایی مرموز نسبت به آنجا در خود احساس می کند بیدار سازد این بیداری خود به خود به ذات جمیل علی الاطلاق منتهی می گردد... آن احساسی که پیامبران در انسان بیدار می کنند یعنی احساس خداجویی و خداپرستی که در فطرت هر فرد نهفته است و او را جویای تعالی و متنفر از کاستی و پستی در هر شکل و هر مظهر می نماید به انسان ایده می دهد او را طرفدار حق و حقیقت از آن جهت که حق و حقیقت است نه از آن جهت که پیوندی با منافعش دارد می نماید و دشمن باطل و پوچی می کند از آن جهت که باطل باطل است و پوچی پوچی است ... (۲ )
امیرمومنان حضرت علی (ع ) به همین دلیل یکی از فلسفه ها و آثار بعثت را این گونه مطرح می نماید :
« خداوند متعال رسولان خود را فرستاد تا میثاق و پیمان فطرت و وفاداری به آن را در مردم بازجویند . » (۳ )
وقتی فطرت انسان ها از غفلت به در آید و به بیداری برسد ارزش های توحیدی وکمال گرا در آدمی زنده می شوند و در پرتو « خداشناسی » و پرستش پروردگار حیات مردم در همه ابعاد به طراوت و زیبایی وکمال معنوی می رسد.
۲) « عقل » یکی از بزرگ ترین نعمت های الهی می باشد که به بشر ارزانی شده است . برای این نعمت و موهبت نمی توان منزلت و ارزشی مطابق با نقش حیاتی و محوری آن تعیین کرد وبه راستی باید اذعان نمود که واژه ها و تعابیر قادر به انجام این مهم نخواهند بود.
می توان از نگاه ژرف فرهنگ اسلامی به گونه ای مجمل شناختی زیبا نسبت به عقل و خرد و نقش کلیدی آن در حیات جمعی به دست آورد. بر اساس آموزه های این فرهنگ زندگی ساز « هیچ ثروت و سرمایه ای برای بشر همچون عقل نیست » (۴ ) « همه خوبی ها و نیکی ها به وسیله عقل نصیب انسان ها می شود » (۵ ) « عقل به کمال رسیده بر طبایع و غرایز تند و سرکش غالب و مسلط می گردد » (۶ ) عقل و خرد راهنما و هدایتگر انسان (۷ ) و وسیله ای برای حفظ تجارب مفید و ارزنده است . (۸ )
یکی از فلسفه ها و آثار بعثت این است که عقول بشر را که عامل هدایت و رشد و طی مراحل کمال و نیل به عالی ترین مراتب پیشرفت و بالندگی در ابعاد جلوه های حیات فردی اجتماعی اقتصادی سیاسی فرهنگی اخلاقی تربیتی علمی و صنعتی می باشد به نقش آفرینی در عرصه های زندگی دنیا می رساند.
امیرمومنان (ع ) درباره این فلسفه و اثر بعثت چنین می فرماید :
« خداوند پیامبران را به رسالت برانگیخت تا نیروها و استعدادهای نهفته عقول مردم را به انگیزش و تلاش و ثمردهی در آورند . » (۹ )
۳) یکی دیگر از فلسفه ها و آثار بعثت این است که انسان ها را از تفرقه به وحدت برساند و از چند دستگی به همبستگی نائل گرداند و با دمیدن روح « توحید » در آنان از « شرک » در ابعاد اعتقادی و اجتماعی و سیاسی رها سازد.
بی تردید وحدت و اتحاد یکی از نیازهای بنیادین حیات جمعی می باشد و همگرایی اجتماعی و سیاسی راهگشای رشد و پویایی و صعود به قله های رفیع عزت وسرافرازی می گردد. جامعه ای که در افتراق به سر برد به ضعف و تزلزل می رسد و شیرازه های کتاب حیات و بقای عزتمندش از هم می گسلد و راه انهذام و انهرام تدریجی آن ظاهر می شود. به تاریخ بنگریم و تجربه های تلخ مکرر ظهور آفات اختلاف و پراکندگی را مشاهده کنیم و این نتیجه گیری قطعی را که « هر ملتی در تفرقه زیست به ذلت رسید و هر جامعه ای که از امواج اختلاف گذشت به ساحل اقتدار نشست » ذخیره امروز و فردای خویش قرار دهیم .
بدیهی اتحاد و همبستگی در سطوح مختلف حیات اجتماعی و به ویژه در سطح کلان آن که جریان های فکری و احزاب سیاسی وفادار به اسلام و شخصیت های محوری در مدیریت های گوناگون فرهنگی اقتصادی سیاسی و حکومتی را شامل می گردد با تمسک به « حبل استوار دین » امکان پذیر می باشد چنان که قرآن کریم تصریح می کند :
« واعتصموا بحبل الله جمعیا ولا تفرقوا »
« به حبل مستحکم دین الهی متمسک شوید و به اتحاد برسید و از تفرقه و تشتت بپرهیزید . » (۱۰ )
اگر به جهان اسلام ـ هم در مقاطع تاریخی دیروز و هم در تاریخ معاصر امروز ـ بنگریم و در رخدادها و حوادث گوناگون به وقوع پیوسته تعمق روا داریم درخواهیم یافت که نیاز جوامع و ملل اسلامی به وحدت و اتحاد بسیار بنیادین و حیاتی می باشد و دارای نقش محوری و کلیدی در نیل به پیشرفت و موفقیت در تمام ابعاد سیاست های داخلی و خارجی ایفا می کند همچنان که در نقطه مقابل تفرقه و پراکندگی عامل تمام رکود و سکون ها بوده و می باشد و کشورهای اسلامی را متزلزل و منهدم می نماید. واقعیت های ناگواری را که امروز در جهان اسلام مشاهده می کنیم و آثار شکست و پراکندگی اقوام و مللی را که به نظاره عقل و دیده درمی آوریم به این نتیجه می رسیم که این وضعیت فلاکت بار و اندوهناک حاصل طبیعی اختلاف و پراکندگی های ما می باشد و چنانچه از تشتت به وحدت می رسیدیم و به تعامل مستمر و سالم بایکدیگر اهتمام می ورزیدیم امروز شاهد تهاجم وتعدی قدرت های استعماری به کشورهای اسلامی و قتل و کشتار مردم مسلمان این سرزمین ها نبودیم .
اگر چه آثار بعثت رسول گرامی اسلام حضرت محمد(ص ) فراوان است و باید در متجلی کردن آنها تلاش نمائیم لکن « اتحاد و همبستگی » و مقابله با « افتراق و پراکندگی » از مهم ترین وبزرگ ترین آنها محسوب می شود و از همین رو باید در این عصر و همه اعصار برای تحقق این اثر کلیدی و محوری به جهادهای فکری و عملی مستمر همت گماریم.
|
|
|
|
|
|
|
|