کودکان غزه، نسل گمشده فردا
عدم رعایت نظافت و بهداشت در بین کودکان غزه، آمار بیماریهای پوستی و اسهال را روز به روز بیشتر می کند. کودک هفت ساله ای که در طول عمرش دو جنگ را تجربه کرده است. از خود نسلی گمشده به یادگار می گذارد. کمبود آب آشامیدنی و بهداشتی در پناهگاه ها، شمار زیادی از کودکان را به بیماری های گوارشی مبتلا کرده است و بر اثر کمبود آب آشامیدنی در خارج از پناهگاه ها، تعداد زیادی کودک، به ویژه زیر 5 سال جان خود را از دست خواهند داد. اهمیت تامین سرپناه برای خانواده های جنگ زده که خانه هایشان ویران شده است، بسیار مهم است اما این مهم در هیچ جا رعایت نمی شود..
یکی از مسائل تاسف برانگیز دنیای امروز، کشته شدن کودکان در جنگها و درگیریهای مسلحانه در نقاط مختلف جهان است. وقوع جنگهای مختلف در نقاط مختلف جهان، وقایع تلخی را به همراه دارد. واقعیت تلختر، آن است که این جنگها، افراد غیر نظامی به ویژه زنان و کودکان را در معرض آسیبهای جدی قرار داده است. آمارهای نهادهای بینالمللی نیز این موضوع را تایید میکند. یکی از گزارشهای سازمان ملل متحد نشان میدهد که از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 تا سال 1992، جهان، شاهد 149 جنگ مهم بوده است و در این جنگها، حدود 23 میلیون نفر جان باختهاند. در دو دهه اخیر نیز جنگهای ویرانگر دیگری، از جمله در جریان اشغال افغانستان و عراق رخ داده که فجایع هولناکی به ویژه برای کودکان به بار آورده است. ویژگی جنگهای عصر حاضر این است که غیرنظامیان، هدف این جنگهای مدرن قرار گرفتهاند. در غزه نیز کودکان و زنان، قربانیان جنگ هستند.
کودکان فلسطینی سالهاست از عواقب شوم جنگ، رنج میبرند. شهرهای فلسطینی رفح و خان یونس در نوار غزه و نابلس و جنین در کرانه غربی، توسط رژیم صهیونیستی به عنوان مناطق جنگی اعلام شدهاند و همین موضوع، به ارتش این رژیم اختیار داده است به گلوله باران مناطق مسکونی و ویران کردن خانههای فلسطینیان بپردازد. سازمان دفاع از کودکان بینالملل اعلام کرد که تعداد زیادی کودک فلسطینی از ابتدای سال 2014 از سوی نیروهای اشغالگر دستگیر شدهاند و این تعداد، نسبت به سال گذشته، افزایش چشمگیری داشته است.
مرکز تحقیقات اسرای فلسطینی نیز با انتشار گزارشی به همین مناسبت اعلام کرد که اشغالگران، کودکان اسیر فلسطینی را خرابکار و تروریست میخوانند، آنها را به شدت شکنجه میکنند و برای همکاری اطلاعاتی با اسرائیل، تحت فشار قرار میدهند.
بدون تردید برای یک کودک، فرار از گلوله و ترس از بمباران و مرگ ناخواسته در جنگ، عاملی است که میتواند یکباره او را از خانه، مدرسه، دوستان و هر چیزی که به زندگیاش معنا میبخشد، جدا سازد و این تجربهای وحشتناک برای یک کودک است، به ویژه اگر در این جریان، پدر و مادرش را هم از دست بدهد و از این تنها ارتباط اطمینان بخش محروم شود.
بیتردید، رهایی کودکان از شعلههای جنگ، بدون احساس مسئولیت از سوی جامعه جهانی، بعید و امکان ناپذیر است. مهمتر از این اما، توجه به ریشههای جنگ به ویژه منازعات قومی و جنگهای داخلی است. تاریخ نشان میدهد که قدرتهای جهانی همواره با ایجاد اختلاف و تحریک عوامل داخلی مانع از برقراری ثبات و ایجاد تفاهم میان ملتها و اقوام شدهاند. اکنون نیز ریشه بسیاری از منازعات و درگیری های منطقهای را باید در سیاستهای سلطهجویانه و مطامع قدرتهای بزرگ به خصوص در آفریقا و آسیا دانست. قدرتهای بزرگ، سیاستهای خود را در این کشورها غالبا به گونهای تنظیم میکنند که منافع نامشروع آنها را تضمین کند و هیچ گاه به طور جدی و موثر، خواهان برقراری آرامش و صلح در این کشورها نبودهاند. متاسفانه یکی از پیامدهای ناگوار این سیاست، رنج و مشقت، گرسنگی و آوارگی کودکان است.
هرگاه محلات مسکونی شهرها یا روستاها، جولانگاه جنگ، ترور و اشغال میشود، کودکان، فشار سنگین آثار جنگ را، خاموش و بیدفاع، تحمل میکنند. در گوشه و کنار جهان، کودکان بیش از ٣٠ کشور، اکنون در چنین وضعیتی قرار دارند. با وجود اعلامیه جهانی حقوق کودک و تصویب دو پروتکل موثر برای دفاع از جان کودکان درمناطق جنگی و به رغم همه فعالیتها و اقدامات با ارزشی که در سالهای اخیر توسط افراد، سازمانهای غیردولتی و دولتی و سازمانهای بینالمللی انجام شده است، تنها در دهه گذشته دو میلیون کودک در کشورهای درگیر جنگ کشته شدهاند، بیش از ٤ میلیون آواره و یک میلیون یتیم برجای مانده و بیش از ده میلیون نفر دچار آسیبهای جسمی و روانی ناشی از وقایعی مانند آدم ربایی، زندان، تجاوز جنسی و دیدن مرگ فجیع اعضای خانواده، شدهاند.
نماینده دبیرکل سازمان ملل در مسائل مربوط به کودکان مناطق جنگی، در سال ١٩٩٦ در گزارش مشهورخود به مجمع عمومی سازمان ملل، در مورد تاثیرهای جنگ بر کودکان، نوشت :
"بگذارید کودکان را مناطق صلح بنامیم، به این ترتیب سرانجام، نوع بشر اعلام خواهد کرد که دوران کودکی، دوران معصومیت و مصونیت است و کودکان از پیامدهای مهلک نبردهای نظامی، باید در امان بمانند."هشت سال از بیان این سخنان گذشته، اما فشار مصیبتهای جنگ بر کودکان، همچنان بیحد و حصر است.
البته خاتمه جنگ و مخاصمه معمولا به معنی پایان فاجعه برای کودکان نیست، چون آنها در معرض انفجار باقیمانده مواد منفجره جنگ قرار میگیرند و هرسال هزاران تن، کشته یا معلول میشوند. در نزدیک به دو سوم از ٦٥ کشوری که ازسال ٢٠٠٢ تا ٢٠٠٣ با تلفات غیرنظامیان در اثر انفجار مین درگیر بودهاند، هیچ عملیات جنگی هنگام رخ دادن انفجارها وجود نداشته است. تحقیقات دیدبان حقوق بشر نشان میدهد که استفاده از بمبهای خوشهای به وسیله نیروهای ائتلاف در مناطق مسکونی عراق، یکی از دلایل اصلی تلفات غیرنظامیان عراقی در سال ٢٠٠٣ بود. بیش از ٢٠٠ میلیون مین در انبارهای ٦٧ کشور جهان انبار شده است. برای تولید هر مین زمینی، حدود ٣ دلار هزینه میشود در حالی که خنثی کردن یک مین، حدود ١٠٠٠ دلار هزینه دارد. به رغم وجود قرارداد ممنوعیت به کارگیری مین، هر سال در اثر انفجار مین، حدود ٢٠٠٠٠ نفر کشته یا ناقص العضو میشوند. بیش از ٨٠ در صد قربانیان، غیرنظامی هستند و یک سوم آنها کودکانی هستند که غالبا به امکانات بهداشتی و درمانی، دسترسی ندارند.
عدم رعایت نظافت و بهداشت در جنگ، آمار بیماریهای پوستی و اسهال را در بین کودکان روز به روز بیشتر میکند. کودک هفت سالهای که در طول عمرش دو جنگ را تجربه کرده است. از خود نسلی گمشده به یادگار می گذارد. کمبود آب آشامیدنی و بهداشتی در پناهگاهها، شمار زیادی از کودکان را به بیماریهای گوارشی مبتلا کرده است و بر اثر کمبود آب آشامیدنی در خارج از پناهگاه ها، تعداد زیادی کودک به ویژه زیر 5 سال جان خود را از دست خواهند داد. اهمیت تامین سرپناه برای خانوادههای جنگ زده که خانههایشان ویران شده است، بسیار مهم است اما این مهم در هیچ جا رعایت نشده است. تعداد زیادی از افراد که بیشتر زن و کودک هستند، در نوار محاصره شده غزه جان خود را از دست میدهند و تعداد بیشماری نیز در حملات هوایی مرگبار زخمی شدهاند، تعداد زیاد آوارگان در پناهگاههای سازمان ملل، رساندن کمکهای فوری، را با مشکلات مواجه میسازد. تعداد زیادی از کودکان فلسطینی،به طور مستقیم دچار آسیبهای روانی هستند و نیازمند حمایت روانی و اجتماعی مردم جهان میباشند.